تحولات منطقه

فاطمه نیکویی در خانواده‌ای بالیده که همه در نظام سلامت کشور مشغول خدمت هستند، او و خواهر کوچکترش هر دو حافظ کل قرآن و دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شاهد هستند. او به نقش‌ دانشجویان در گسترش فضای قرآنی دانشگاه‌ها معتقد است.

نقش دانشجویان قرآنی در گسترش فضای دینی دانشگاه‌ها
زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

فاطمه نیکویی، حضور در محضر قرآن کریم را درست از روزهایی که هنوز سواد کودکی‌اش به ارتفاع اعداد نمی‌رسید، شروع کرد. او در حالی که چهار سال بیشتر نداشت با زبان اشاره موفق به یادگیری روخوانی و روان‌خوانی قرآن کریم شد و بعد از شش‌سالگی مسیری را شروع کرد که حالا ۱۸ سال بعد از آن، به اوج قله حفظ قرآن، که موفقیت در مسابقات ملی و بین‌المللی است، بسیار نزدیک شده است. 

او رتبه‌آوری در مسابقات قرآن را از دوران دانش‌آموزی آغاز کرد و این مسیر را طی ۱۲ سال ادامه داده تا به دریافت رتبه در یکی از بالاترین جشنواره‌های قرآنی – دانشجویی نائل آمده است. 

او به دنبال این است بعد از فراغت از تحصیل در بالاترین سطح و فارغ شدن از مسابقات در عرصه ملی و بین‌المللی به دغدغه اصلی‌اش که پیوند قرآن و سلامت است، بپردازد.

فاطمه نیکویی در خانواده‌ای بالیده است که همه در نظام سلامت مشغول خدمت هستند، او و خواهر کوچکترش هر دو حافظ کل قرآن و دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شاهد هستند. پدر و مادر نیز در قالب کادر اداری بیمارستان به مردم خدمت می‌کنند.  

پای صحبت‌های این حافظ کل قرآن کریم نشسته‌ایم تا بیشتر با برنامه‌ها و دغدغه‌های او در حوزه قرآن کریم آشنا شویم و راه‌های گسترش فضای قرآنی در دانشگاه‌ها را مرور کنیم. 

ابتدا خودتان را معرفی کنید و در ادامه خلاصه‌ای از فعالیت‌های قرآنی خودتان را برای مخاطبان بگویید. 

فاطمه نیکویی، متولد ۲۱ شهریورماه سال ۱۳۸۱ در شهرری هستم. فعالیت قرآنی را از سن چهارسالگی و با کلاس‌های اشاره موسسه جامعه‌القرآن شروع کردم، در پنج‌سالگی روخوانی و روانخوانی را به پایان بردم و پس از آن از سن شش‌سالگی شروع به حفظ قرآن کریم کردم. 

در طی یک سال اول جزء ۳۰ و یک سال دوم هم جزء ۲۹ قرآن را حفظ کردم و در ادامه از سن هشت‌سالگی با مرکز آموزش قرآن حرم مطهر عبدالعظیم حسنی(ع) آشنا شدم، پس از آن طی دو سال ۲۸ جزء باقیمانده قرآن را در این مرکز به اتمام رساندم.

بعد از پایان حفظ قرآن کریم و از همان سنین دانش‌آموزی وارد عرصه مسابقات شدم و بیش از ۱۲ سال است که در مسابقات مختلف حضور دارم، در سن ۱۴ سالگی درجه سه که معادل مدرک کارشناسی است و در سن ۱۶سالگی هم مدرک درجه دو که همطراز با مدرک کارشناسی ارشد است، دریافت کردم.

بعد از آن در کنکور سراسری شرکت کردم و در رشته پرستاری پذیرفته شدم و در حال حاضر هم دانشجوی ترم ششم پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی شاهد هستم.

در خانواده شما فرد دیگری هم در عرصه قرآن فعالیت دارد؟ 

من فرزند اول هستم، بعد از من خواهرم هست که فاصله سنی ما کمتر از دو سال است، ایشان هم حافظ کل قرآن و دانشجوی رشته پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی شاهد است. از همان دوران کودکی تا این اواخر بسیاری از کلاس‌ها و درس‌ها را با هم پیش می‌بریم. یک برادر کوچکتر هم دارم که حدود ۱۰ سال دارد و در حال وارد کردن ایشان به عرصه قرآن نیز هستیم. پدر و مادرم هر دو سابقه قرآنی چندانی ندارند و در بیمارستان مشغول خدمت هستند. 

اشاره کردید که ۱۲ سال است در عرصه مسابقات حضور دارد، احتمالاً همراه به رتبه‌های متعدد و متنوعی همراه بوده است؟ 

بله از دانش‌آموزی تا دانشجویی و ... رتبه‌های متعددی دریافت کرده‌ام که از جمله آنها رتبه دوم و سوم مسابقات دانش‌آموزی بوده است. رتبه اول رشته حفظ کل و ترتیل دارالقرآن امام علی(ع)، رتبه اول بالای ۱۶ سال مشکات، رتبه اول مسابقات جامعةالقرآن، رتبه‌های سوم، دوم و اول مسابقات قرآن بسیج در سه سال متوالی، رتبه اول حفظ کل و ترتیل جشنواره شمسه و سراج و ... از جمله این رتبه‌ها در بخش قبل از دانشجویی بوده است.

در دوره دانشجویی نیز رتبه اول مسابقات بین‌المللی قرآن دانشجویان دختر ایران و عراق و رتبه اول جشنواره قرآن و عترت وزارت بهداشت از جمله این رتبه‌ها بوده است و امسال نیز در بیست‌وهشتمین دوره، رتبه دوم رشته حفظ کل قرآن کریم را دریافت کردم و نماینده دانشگاه علوم پزشکی کشور در جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور خواهم بود. 

در مسابقات اوقاف هم شرکت کرده‌اید؟

بله؛ در چهل و پنجمین دوره مسابقات سراسری قرآن در رشته حفظ بیست جزء رتبه چهارم را به دست آوردم، سال گذشته هم فرصت حضور نداشتم، اما امسال حضور خواهم یافت. 

مهم‌ترین عاملی که باعث شد، قدم در مسیر نورانی قرآن کریم بگذارید چه بود؟ 

اتفاق خاصی نبود، تا جایی که یادم می‌آید، پدر و مادرم زیاد قرآن می‌خواندند، فرزندان، آینه‌ای از رفتارهای پدر و مادرشان هستند. ما نیز به این مسیر گرایش پیدا کردیم و اصلاً با پیشنهاد پدر بود که مادرم ما را برای فراگیری قرآن به مؤسسه جامعةالقرآن برد. با توجه به اینکه خواهرم از من کوچکتر بود، وقتی به کلاس اشاره می‌رفتم گاهی خواهرم هم می‌آمد و گوش می‌کرد، بعد از مدتی وقتی مادرم با من تمرین می‌کرد، متوجه شدم خواهرم هم آیات را حفظ کرده است، همین موضوع باعث شد پدر و مادرم بیشتر پیگیری کنند و هر دو نفرمان را با هم پیش ببرند و اینگونه شد که هر دو خواهر با هم در عرصه قرآن و تحصیل بالا آمدیم.

با توجه به اینکه گفتید اختلاف سنی چندانی ندارید و حتی در یک رشته و یک دانشگاه هم تحصیل می‌کنید، احتمالاً در مسابقات زیادی رقیب هم بوده‌اید و رقابت جذابی هم بوده است، در مورد این رقابت احتمالی توضیح می‌دهید. 

نه اتفاقاً ما همیشه سعی کرده‌ایم به طور همزمان در یک رشته در مسابقات شرکت نکنیم، به خصوص از زمانی که دانشجو شده‌ایم این بیشتر شده است، مثلاً در جشنواره دانشجویی، اگر من در رشته حفظ کل شرکت کنم، خواهرم در رشته ترتیل شرکت می‌کند یا بالعکس، به عنوان مثال امسال و در بیست و هشتمین دوره جشنواره قرآن و عترت وزارت بهداشت من در رشته حفظ کل و خواهرم در رشته ترتیل شرکت کرد، من رتبه دوم مرحله کشوری را کسب کردم، اما متأسفانه به دلیل مشکلی که فایل صوتی خواهرم داشت، از حضور در جشنواره باز ماند. 

این پرهیز از رقابت با یکدیگر علت خاصی دارد؟ 

در مسابقات دانشجویی معمولاً از هر رشته یک نفر از هر دانشگاه به مرحله کشوری صعود می‌کند و لذا اگر با هم در یک رشته شرکت کنیم، یک نفر از ما حذف خواهد شد. 

اشاره کردید که در رشته پرستاری تحصیل می‌کنید، تا کنون به این فکر کرده‌اید چه استفاده‌ای از قرآن کریم در تخصص خودتان می‌توانید ببرید، یعنی  فکر می‌کنید این حافظ قرآن بودن در کار و شغل هم می‌تواند به کمک شما بیاید و موجب پیشرفت شما شود؟

شاید بسیاری در نگاه اول بگویند قرآن و پرستاری دو عرصه و فضای کاملاً متفاوت از هم هستند و ارتباطی با هم ندارند، اما اگر بخواهیم به بطن این موضوع برویم، می‌بینیم ارتباطاتی وجود دارد. 

پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرموده‌اند، حافظان قرآن کسانی هستند که به عنوان دوستان خدا در نظر گرفته می‌شوند، از طرف دیگر در یکی از آیات قرآن آمده است: «أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیهِمۡ وَلَاهُمۡ یَحزَنُونَ»؛ شاید با کمی تأمل بتوانیم این آیه و حدیث را مرتبط با هم بدانیم و شاید مراد از «اولیاءالله» در این آیه دوستان خدا که حافظ قرآن هستند، باشد. در ادامه آیه می‌فرماید «لَا خَوۡفٌ عَلَیهِمۡ وَلَاهُمۡ یَحزَنُونَ» حالا اگر این ناراحتی و ترس را به حیطه علوم پزشکی ببریم، از آنها با عنوان «فوبیا» یاد می‌کنیم «ولاهم یحزنون» را تحت عنوان افسردگی‌ها یاد می‌کنیم بعد در کتاب‌های درسی انواع و اقسام فوبیا و... را می‌خوانیم، می‌دانیم کسی که با قرآن انس داشته باشد می‌تواند تا حد زیادی از این بیماری‌های روحی و روانی دور بماند.

در همین حیطه پرستاری خیلی مهم است که اول از همه خودمان آرامش داشته باشیم و این آرامش را به بقیه هم منتقل کنیم. ما خودمان باید روح و روان سالمی داشته باشیم تا بتوانیم با کسی که از لحاظ جسمی یا روحی مشکل دارد به خوبی کار کنیم. زمانی هم که به بیمارستان می‌رویم، برای بسیاری از بیماران جالب است که خدمت‌دهنده درمانی حافظ قرآن کریم باشد.

زمستان سال قبل کنگره قرآن و سلامت برگزار شد، همراه با یکی از دوستانم به این کنگره مقاله‌ای ارائه دادیم و همیشه این موضوع از دغدغه‌های من بوده است. برگزاری چنین کنگره‌هایی می‌تواند پزشکی و قرآن را بیشتر به هم نزدیک کند. 

با همه این تفاسیر بسیار جالب است که بسیاری فکر ‌می‌کنند، علوم پزشکی و کسانی که در این حوزه فعالیت دارند، ارتباط کمی با قرآن دارند، شاید قضاوت از روی ظاهر ما را به این نتیجه برساند. باید مقداری فرهنگ‌سازی بیشتری و طرح‌هایی مانند کنگره قرآن و عترت سلامت برگزار شود. 

 از صحبت‌های شما این برداشت را دارم که به بحث میان‌رشته‌ای و فعالیت در حوزه قرآن و سلامت علاقه خاصی دارید، برنامه‌ای هم در این حوزه برای آینده خودتان تعریف کرده‌اید؟ 

در تلاشم اطلاعاتم را درباره علوم و فنون قرآنی افزایش دهم و بعد از آن مسابقات را به صورت جدی‌تر دنبال کنم، در حیطه تحصیل هم به دنبال ادامه تحصیل تا درجات عالی هستم تا بعد از آن بتوانم نقش موثرتری بین قرآن و سلامت ایفا کنم. 

وضعیت سایر بخش‌های دانشگاهی را در زمینه فعالیت‌های قرآنی چگونه می‌بینید؟ 

وقتی فضای کلی دانشگاه را نگاه می‌کنید، می‌بینید قرآن مقداری مهجور است. البته از مهجوریت قرآن در اغلب عرصه‌ها هر چه بگوییم کم گفته‌ایم، خداوند متعال در قرآن فرموده است: «یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» لذا این مهجوریت گفته خود قرآن است.

در بخش دانشگاهی بیشتر فعالیت‌های قرآنی به برگزاری محفل انس با قرآن و دورهمی‌هایی که در سال یک یا دو بار آن هم با حضور افراد معدودی برگزار می‌شود، اکتفا شده است. اگر بتوانند برنامه‌ها را مقداری مؤثرتر و عمیق‌تر برنامه‌ریزی کنند، نتیجه بیشتری به همراه خواهد داشت. البته برخی دانشگاه‌ها هم هستند که خوب عمل می‌کنند و در این حوزه فعالیت‌های خوبی دارند، اما اینها کافی نیست. باید برنامه‌ها به صورتی طراحی شود که دانشجویان در طول سال با قرآن انس بگیرند. 

نقش دانشجویان قرآنی در گسترش فضای قرآنی در دانشگاه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ برخی اعتقاد دارند یکی از دلایل قرآنی نشدن فضای دانشگاه‌ها، همین دانشجویان قرآنی هستند که کمترین تمایلی به مرجع بودن در دانشگاه محل تحصیل خود دارند؟ 

شاید بخشی از این موضوع به انفعال دانشجویان مربوط باشد، اما نظر من این است که وقتی دانشجو ببیند در دانشگاه هیچ بهایی به این موضوع داده نمی‌شود و فضا و بستر فراهم نیست، انگیزه خود را برای مرجعیت از دست می‌دهد. 

خود شما به عنوان یک دانشجوی حافظ قرآن تا چه میزان پیگیر مسائل و مطالبات قرآنی بوده‌اید؟

سعی کرده‌ام با مراجعه به مسئولان دانشگاه و با مساعدت آنها اقداماتی را برنامه‌ریزی کنیم، به عنوان مثال در دانشگاه خودمان با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، جلسات آموزشی را طراحی کرده و به صورت هفتگی برگزار می‌کنم. 

همیشه هم در جلسات با مسئولان سعی داشته‌ام لزوم اجرای فعالیت‌های قرآنی در دانشگاه را یادآوری کنم، آذرماه سال قبل در محفل انس با قرآن که با حضور مسئولان دانشگاه برگزار شد مطالباتی را مطرح کردم و قول همکاری هم دادند و قرار شده است در آینده فعالیت‌ها با جدیت بیشتری دنبال شود.

دو دوره در جشنواره قرآن و عترت وزارت بهداشت حضور داشته‌اید، آیا جشنواره‌های دانشگاهی به تنهایی می‌تواند موجب قرآنی شدن دانشگاه‌ها و گرایش بیشتر دانشجویان به فعالیت‌های قرآنی شوند؟ برخی از دانشجویان اعتقاد دارند تمام بار قرآنی شدن دانشگاه بر دوش این جشنواره گذاشته شده است.

قطعاً اگر بگوییم این جشنواره به تنهایی موجب جذب دانشجویان به فعالیت‌های قرآنی می‌شود، شاید صحیح نباشد، قشر معدودی از دانشجویان مخاطب جشنواره هستند و بخش عظیمی از دانشجویان حتی نام جشنواره را هم نشنیده‌اند. از طرف دیگر افرادی در دانشگاه هستند که در حفظ، قرائت یا حوزه‌های دیگری از قرآن کریم فعالیت دارند، اما تمایلی به حضور در جشنواره ندارند، باید تلاش کرد این افراد نیز در مسابقات حضور یابند تا هم تنوع مخاطبان بیشتر شود و هم فضای دانشگاه قرآنی‌تر شود. 

الان به جشنواره‌ها و مسابقات قرآن که نگاه می‌کنید، می‌بینید اغلب افراد خاصی حضور دارند که گاهی به تکرار هم افتاده است، این نقدی است که به مسابقات وارد است که باعث شده جا برای افراد و استعدادهای جدید باقی نماند. باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که افراد حاضر در مسابقات تکراری نشوند و محدودیت‌هایی برای این قبیل افراد در نظر بگیرند تا راه برای بقیه افراد باز شود، این می‌تواند روند جشنواره را بهتر کند. 

با این موضوع که اغلب چهره‌های تکراری در مسابقات حضور می‌یابند، موافقم، هر چند در سال‌های اخیر اقداماتی برای رفع این مشکل صورت گرفته اما به نظر می‌رسد، کافی نبوده است. به نظر شما با چه اهدافی در جشنواره‌ها شرکت می‌کنند؟ 

شاید یکی از دلایل تکراری شدن افراد در مسابقات تغییر اهداف از حضور در عرصه قرآنی باشد، اما این همه موضوع نیست. البته این موضوع در زمینه بانوان پررنگ‌تر است، چرا که تنها عرصه‌ای که بانوان می‌توانند فعالیت‌های قرآنی خود را بسنجند و به نمایش بگذارند مسابقات است. البته این نکته را هم بگویم و آن هم اینکه هدف افراد از حضور در یک عرصه، یک موضوع شخصی است، برای خود من جنبه مادی مورد توجه نبوده است. اینکه در مسابقات شرکت می‌کنم برای به‌روز نگه داشتن سطح محفوظات است، این حضور مستمر باعث پیشرفت می‌شود، شاید برای برخی افراد حضور در مسابقات جنبه مادی مهمی داشته باشد، اما من به جنبه مادی فکر نکرده‌ام. اعتقاد دارم، مسابقات جنبه روانی خوبی ندارد و اضطراب آن آسیب زننده است. فضای چندان مطلوبی در مسابقات وجود ندارد، جو مسابقات در بخش بانوان نسبت به آقایان نامناسب‌تر است. 

این را ناشی از چه چیزی می‌دانید، چرا باید جو مسابقات قرآن مطلوب نباشد؟ 

پرداختن به بحث اخلاق قرآنی در آموزش‌هایی که از پایه به قرآن‌آموزان ارائه می‌شود، می‌تواند بسیار موثر باشد. در حال حاضر در موسسات صرفاً روی حفظ و مهارت‌های صوتی تمرکز می‌شود. خوب است، بحث‌های کوتاهی را به اخلاق قرآنی اختصاص دهند. اثرات این کار بعدها در جامعه هم دیده می‌شود. وقتی فعالیت قرآنی زیبا خواهد بود که هم‌سطح تخصصی در تراز بالایی باشد و هم اخلاق قرآنی در عالی‌ترین سطح باشد. 

در صحبت‌های خود به این موضوع که اعتراض در مسابقات به خصوص در بخش بانوان زیاد است، اشاره کردید، شما تاکنون اعتراضی به نتایج مسابقات داشته‌اید؟

من زیاد اهل اعتراض نیستم و اگر داور نمره‌ای بدهد اعتراضی نمی‌کنم، منتها یک یا دو بار در مورد دلایل نمره وقف و ابتدا از داور مربوطه سوال پرسیده‌ام. اختلاف نظرات در بخش وقف و ابتدا زیاد است و همین باعث شده تا کنون دو بار در وقف و ابتدا از داوران سؤال بپرسم، اما هیچ وقت در مورد نمره سایر آیتم‌ها اعتراض یا سؤالی نداشته‌ام. 

بیشترین اعتراض در بین بانوان همیشه به صوت و لحن است. بانوان شرکت‌کننده در مسابقات اعتقاد دارند سخت‌گیری در این حوزه از سوی داوران زیاد است و این سخت‌گیری بیش از حد باعث از بین رفتن انگیزه می‌شود، از سوی دیگر هم مسابقه باید سطح بالایی از کیفیت داشته باشد تا موجب سطح ارتقای شرکت‌کنندگان شود، لذا باید در مورد این تناقض هم‌ فکر کرد که چه کنیم هم سخت‌گیری کمتر شود، هم سطح مسابقات در سطح بالا بماند. 

در بخشی از صحبت‌های خود اشاره کردید که انگیزه مادی برای شرکت در مسابقات نداشتید، تاکنون امتیاز مادی از حضور در عرصه قرآن داشتید؟

به جز مسابقات که همراه با جایزه است، بهره مالی یا امتیاز مادی چندانی نبوده است، هیچ وقت جنبه مادی برای من برجسته نبوده است، ولی اگر هم آورده مادی بوده خوشحال شده‌ام، چرا که اصولاً انسان از دریافت هدیه خوشحال می‌شود. برای من مهم این است که برنامه برگزار شود و افراد با قرآن انس پیدا کنند. البته ممکن است برای برخی بحث مادی مهم باشد و این به اهداف و دیدگاه‌های افرادی که وارد مسابقات می‌شوند، بستگی دارد. 

اساتید شما چه کسانی بوده‌اند؟ 

بیشتر همان اساتیدی که در مرکز آموزش قرآن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توفیق فراگیری قرآن در محضر آنها را داشته‌ام، مد نظرم است. از جمله می‌توانم به اساتیدی همچون الهام ماندگارمهر، سمیه حاجعلی، زهرا صریحی‌‎نژاد، فاطمه شیرازی، ریحانه رحمانی، فرح الوان‌کاریان، محبوب پورامینی و از اساتید آقایان هم توفیق داشتم دوره کوتاهی در خدمت استادان سیدمحسن موسوی‌بلده و محمدحسین سبزعلی باشم. ان‌شاالله توفیق داشته باشیم بتوانم در راه قرآن به فعالیت خود ادامه دهیم و از آن مهم‌تر متخلق به اخلاق قرآنی باشیم.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۶:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۵/۲۰
    0 0
    با سلام بله حافظان و اساتيد قرآن از گمنام ترين افراد هستند و متاسفانه آن گونه تقديري كه از ورزشكاران در رشته هاي مختلف مي شود از حافظان و قهرمانان قرآني نمي گردد.جا دارد مسئولان محترم بهاي بيشتري به حافظان محترم بدهند.